دلسوخته
این روزها، روزهای خوبی نیست، روزهای آشفتگی و درخودماندگی، روزهای نمیدانم چه کنم، روزهای درگل ماندن. ای کاش راهی پیدا میشد ...
دلسوختهتر، از همهی سوختگانم
از جمع پراکندهی رندان جهانم
در صحنهی بازیگری کهنه دنیا
عشق است قمار من و، بازیگر آنم
با آنکه همه، باخته در بازی عشقند
بازنده ترین هست درین جمع، نشانم
ای عشق! از تو، زهر است به کامم
دل سوخت، تن سوخت، ماندم من و نامم
دلسوختهتر، از همهی سوختگانم
از جمع پراکندهی رندان جهانم
عمری است که میبازم و یک برد ندارم
اما چه کنم، عاشق این کهنه قمارم
ای دوست مزن زخم زبان، جای نصیـحت
بگذار ببارد به سرم سنگ مصیـبت
من زنده از این جرمم و حاضر به مجازات
مرگ است مرا، گر بزنم حرف ندامت!
باید که ببازم، با درد بسازم
در مذهب رندان، این است نمازم
عمری است که میبازم و یک برد ندارم
اما چه کنم، عاشق این کهنه قمارم
من دربدر عشقم و رسوای جهانـم
چون سایه به دنبال سر عشق روانم
اوکهنه حریف من و، من کهنه حریفش
سرگرم قماریم من و او، رو سرجانم
باید که ببازم، با درد بسازم
در مذهب رندان، این است نمازم
دریافت فایل صوتی فوق و پخش با کیفیت بهتر
عنوان: دلسوخته
حجم: 5.73 مگابایت