خدایا ..
- ۰ نظر
- ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۰۵
- ۵۴۹ بازدید
سینهی پر شورم و آواز را گم کردهام
بال و پر دارم ولی پرواز را گم کردهام
رونق انجام من در خانهی آغاز ماند
چهل کلید خانهی آواز را گم کردهام
چارقم سر، پای تندر، بی اگر دروازهوار
آه، اما رفتن تک تاز را گم کردهام
چشم در راهم نگاهم بیکران را آرزوست
حاصل اما چشم و چشم انداز را گم کردهام
های و هویی دارم و در غربتم از این خروش
سازم، اما زخمهی دمساز را گم کردهام
هم نوای خویش بودم در گذار زندگی
هم نوا و هم نواپرداز را گم کردهام
طفل بازیگوش عشقم، درس و مشقم عشق و عیش
راه مکتب خانهی شیراز را گم کردهام...
پیرایه یغمائی
بشنویم:
این روزها، روزهای خوبی نیست، روزهای آشفتگی و درخودماندگی، روزهای نمیدانم چه کنم، روزهای درگل ماندن. ای کاش راهی پیدا میشد ...
دلسوختهتر، از همهی سوختگانم
از جمع پراکندهی رندان جهانم
در صحنهی بازیگری کهنه دنیا
عشق است قمار من و، بازیگر آنم
این ترانه رو خیلی دوست دارم، شنیدنش برام همیشه آرامشیخش بوده، بویژه زمانی که متن شعرش رو همزمان میخونم. آهنگی که سال 1999 ضبط شده، آگوست 2000 پخش شده و ترکیبی از عربی و انگلیسی هست.
«استینگ» یا دراصل «گوردون ماتیو تومانس سامنر» شاعر و خوانندهی انگلیسی رو در ایران با ترانهی «رز صحرا» (Desert Rose) میشناسن. شعر بسیار زیبا با کلامی دلنشین از خود شاعر و ترکیب موسیقی شرقی و غربی به کمک خوانندهی الجزائری (Cheb Mami) انسان رو به شنیدن و غرق شدن در اون دعوت میکنه. متن شعر، پرونده صوتی و پرونده ویدئویی رو در ادامه گذاشتم.
مدتهاست سؤالی ذهنمو مشغول کرده، این «مدتها» یعنی حدود ده پونزده بیست سال، کجا بودم؟ کجا هستم؟ چی بر سرم اومده؟ چی بودم و چی شدم؟
کجاست اون پسربچهای که هیچ درس نمیخوند و همیشه نمراتش 20 بود؟ کجاست اون پسربچه پنج و شش ساله، که در اوج دوران کودکی، کنجکاوانه دنبال دلایل پدیدهها و یافتن دلایل منطقی بود؟ اون پسربچهای که هنوز مدرسه نمیرفت ولی والدینش بهش اعتماد داشتن و تنها خونه رهاش میکردن و خواهر و برادراشو بهش میسپردن؟
کجاس اونی که تو کل دوران تحصیل قبل و بعد از دانشگاه انگشتنما و ضربالمثل دوست و آشنا و فامیل بود؟ اونی که بهظاهر آیندهی درخشانی در پیش رو داشت.....
کجاست اونی که همیشه اولین بود، همیشه پویا بود، از هیچکاری خسته نمیشد، در هرکاری موفق بود و ادعا داشت همیشه بهترینه، حتی اگه آبدارچی یه اداره باشه....
این ترانه رو خیلی دوس دارم؛ هم با صدای زیبای خانم پوران و هم با صدای گرم آقای معین؛ مخصوصا این روزا ...
ای همصدای دیروز و فردا
عاشقتر از ما کی میشه پیدا
وقتی تو باشی هر لحظه با من
فرقی نداره اینجا و اونجا
ای همیشه ناجی من
مرهمی بر زخم این تن
سخته بی تو زنده بودن
این روزها که عاشقی هم
دیگه از یاد رفته کم کم
با تو عاشق با تو خوبم
با تو روز بی غروبم
برای شنیدن این دو ترانه، ادامه مطلب رو ببینید.