چه سودی بردی؟
می دونی چی از دست دادی؟
هیچ متوجه شدی این کارهای اخیرت چه ماحصلی برای تو و برای من داشته؟
هیچ فکرشو کردی اونچه که به دست آوردی، درمقابل از دست دادههات، ذرهای بیش نیستن؟
افسوس...
- ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۰۰
- ۴۵۳ بازدید
چه سودی بردی؟
می دونی چی از دست دادی؟
هیچ متوجه شدی این کارهای اخیرت چه ماحصلی برای تو و برای من داشته؟
هیچ فکرشو کردی اونچه که به دست آوردی، درمقابل از دست دادههات، ذرهای بیش نیستن؟
افسوس...
مدتهاست سؤالی ذهنمو مشغول کرده، این «مدتها» یعنی حدود ده پونزده بیست سال، کجا بودم؟ کجا هستم؟ چی بر سرم اومده؟ چی بودم و چی شدم؟
کجاست اون پسربچهای که هیچ درس نمیخوند و همیشه نمراتش 20 بود؟ کجاست اون پسربچه پنج و شش ساله، که در اوج دوران کودکی، کنجکاوانه دنبال دلایل پدیدهها و یافتن دلایل منطقی بود؟ اون پسربچهای که هنوز مدرسه نمیرفت ولی والدینش بهش اعتماد داشتن و تنها خونه رهاش میکردن و خواهر و برادراشو بهش میسپردن؟
کجاس اونی که تو کل دوران تحصیل قبل و بعد از دانشگاه انگشتنما و ضربالمثل دوست و آشنا و فامیل بود؟ اونی که بهظاهر آیندهی درخشانی در پیش رو داشت.....
کجاست اونی که همیشه اولین بود، همیشه پویا بود، از هیچکاری خسته نمیشد، در هرکاری موفق بود و ادعا داشت همیشه بهترینه، حتی اگه آبدارچی یه اداره باشه....