روزانه

روزمرگی‌های یک روزانه‌نویس

روزانه

روزمرگی‌های یک روزانه‌نویس

روزانه

اینجا خلوت‌گاه من است. گاهِ ابرازِ دست‌نوشت‌های یک «روزانه‌نویس»، «روزانه‌»هایی که حال و روز مرا نشان می‌دهند...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «تصمیم‌ها» ثبت شده است

از دوشنبه گذشته تا همین حالا، هرروز از صبح بوق سگ تا پاسی از شب در اداره، وقتم و عمرم هدر رفت، صبح جلسه، بعد جلسه، وقت ناهار جلسه، بعدش حلسه، دوباره جلسه تااااا خدا بدونه کی، وقتی مدیرعامل خسته می‌شه، یا همکارا دیگه التماس می‌کنن که رهاشون کنن....

کاش حداقل یکی از این جلسات فایده داشت، حتی یه دقیقه از یکیشون؛ فقط اتلاف وقت و اعصاب خوردی داره... نمی دونم کی تموم می‌شه ولی خیلی خسته‌م کرده؛ مخصوصا از هفته‌ی گذشته به این‌ور. تموم روز پنجشنبه و صبح تاظهر جمعه هم که سمینار داشتیم و کلا از دو هفته پیش به اینور نه خواب راست و درستی داشتم، نه به خونه رسیدم نه به خودم، و نه به کارهام سروسامون درستی دادم.

هرچی می‌گذره، بیشتر به این نکته می‌رسم که این اداره و شرکت لعنتی رو رها کنم و برم دنبال یه کار دیگه؛ امروز عصر بالأخره شروع کردم. رفتم تو یه شرکت دیگه و فعلا که وظیفه خاصی ندارم بجز نوشتن پروپوزال برا طرح‌هاشون. کم کم کارای مشاوره‌ای هم می‌گیرم اگه خدا بخواد، و مطابق تصمیم قبلیم، درسم رو هم مجددا از مسیری متفاوت شروع می‌کنم.

تا چه پیش آید...

  • روزانه‌نویس

اینجا «روزانه» است. جایی که هرچی دلم می‌خواد می‌نویسم. قراره محل حرفای من و دلم باشه، محل داد و فریادهای من، جایی که بتونم راحت و بدون دغدغه بنویسم، به کسی هم جوابگو نباشم. تا الان همین بوده و از حالا به بعد هم همین خواهدبود.

اینجا خلوت‌گاه  من است. گاهِ ابرازِ دست‌نوشت‌های یک «روزانه‌نویس»، «روزانه‌»هایی که حال و روز مرا نشان می‌دهند...

برای خوش‌آمد هیچ فردی نمی‌نویسم و نخواهم نوشت، با نام مستعار و در یک وبلاگ جدید و تازه تأسیس، بدون سروصدای مزاحم، بدون دخالت دیگران، بدون ترس و واهمه و کلا بدون هرگونه دغدغه و ترس می‌خوام اینجا بازم بنویسم. «روزانه»هام، درمورد زندگی و حال و روز و لحظات من هستند، اگر این وسط کسی خوشش نیاد، نه می‌تونه منو به کاری که نمی‌خوام انجام بدم مجبور کنه، و نه از کاری که می‌کنم نهی؛ نه به‌کسی پاسخگو هستم و نه ازکسی بازخواست می‌کنم...

  • روزانه‌نویس

تازگی‌ها به این فکر افتادم که یه راهی رو از ابتدا شروع کنم. بچه که بودم، دوس داشتم یا پزشک بشم یا قاضی. چند سالی که درس خوندم، تو دوره‌ی راهنمایی تصمیمم قطعی شد که پزشکی رو انتخاب کنم.

سال اول دبیرستان با دروس ریاضیات بطور جدی سروکله زدم و فهمیدم خیلی خوب می‌تونم با ریاضی و جبر و هندسه کنار بیام ولی هدفم همون پزشکی بود. بنابراین رشته ریاضی فیزیک رو انتخاب کردم و درکنارش زیست‌شناسی رو می‌خوندم؛ پیش خودم می‌گفتم در کنکور پزشکی شرکت می‌کنم و باتوجه به اینکه در دروس ریاضی مشکلی ندارم، پس به‌راحتی می‌تونم در کنکور دانشگاه رشته‌ی مورد علاقه‌م رو اتنخاب کنم و قبول بشم.

  • روزانه‌نویس